حرفهایی مادرانه در آستانه ده ماهگی پسرکم
پسر قشنگم دقیقا نه ماه ودو روزه که در آغوش من جا گرفتی باورش خیلی سخته که انقدر زود گذشته ...چقدر دلم برای تک تک لحظه های با هم بودنمون تنگه چقدر دوست دارم بتونم همه ثانیه های با تو بودن رو ثبت و ضبط کنم دلم می خواد بتونم بعضی از ویژگی های خاص خودت رو بذارم تو یک صندوقچه جادویی که هر وقت خواستم بهش رجوع کنم و دوباره ازش انرژی بگیرم . چه روزها و چه لحظه های شیرینی رو با هم سپری کردیم که از اونا خاطره هاش برام باقی خواهند موند ویک دنیا عشق به تو که روز به روز داره بیشتر میشه.عزیزکم نمیدونم از کدوم یک از شیرین کاریهایت یا از کدوم یک ازاولین هایی که اتفاق افتاده ودیگه تکرار ناشدنیه برات بگم توی این روزها میل به چهار دست وپا رفتن پی...
نویسنده :
مامان رویین
12:52